در این اپیزود خواهیم دید که چطور یک موضوع ظاهراً ساده ثابت ماندن سرعت نور موجب تشویش در فیزیک شد و بستر پیدایش فیزیک نوین را فراهم کرد.
Podcast: Play in new window | Download
در این اپیزود خواهیم دید که چطور یک موضوع ظاهراً ساده ثابت ماندن سرعت نور موجب تشویش در فیزیک شد و بستر پیدایش فیزیک نوین را فراهم کرد.
Podcast: Play in new window | Download
واقعا ممنونم ازتون ، من از این پادکست های زیبا خیلی چیزها آموختم . 🌹🌹❤❤❤❤❤❤
خواهش می کنم مهراد جان. ممنون از پیامتون
با سلام و تشکر از زحمات جنابعالی.
من رشته تخصصیم فیزیک نیست اما در مورد نظریه نسبیت سوالی دارم که اساتید فیزیک هم نتوانستند جواب قانع کننده ای به آن بدهند.
آزمون ذهنی انیشتین را که منجر به کشف “کش آمدن زمان در سرعتهای بالا” شد، در نظر بگیرید. حال فرض کنید شخصی که در قطار است و نور چراغ قوه را مستقیم بر روی سقف قطار می بیند، اینبار او برمی گردد و به نور چراغ قوه ی شخصی که در ایستگاه ساکن ایستاده، نگاه می کند.
اگر شخص در ایستگاه نور چراغ قوه اش را مستقیم بر سقف ایستگاه بیندازد، اینبار شخص در قطار آن را اریب می بیند چراکه از زمان آغاز روشن شدن چراغ تا زمان رسیدن نور آن به سقف، قطار کمی به جلو رفته یعنی از نگاه ناظر درون قطار ایستگاه کمی به عقب تر رفته. پس دقیقا با همین محاسبات از نظر ناظر درون قطار، زمان باید برای شخص درون ایستگاه کش بیاید.
حال سوال رو جور دیگری مطرح میکنم. با توجه به اینکه هر سرعتی که از آن حرف می زنیم، نسبت به مبدا مختصاتی خاص معنی پیدا می کند، موشکی که نسبت به ناظر زمینی، سرعت دارد، به همان اندازه زمین هم نسبت به ناظر درون موشک سرعت دارد. پس از نظر ناظر درون موشک، موشک ثابت و زمین با سرعت از او دور می شود.
پس زمان برای کدامشان کش می آید؟ و یا بعد از ۱۰ سال ناظر زمینی پیرتر شده یا ناظر موشکی؟؟
سؤال جالبی پرسیدید. البته من هم رشته ام فیزیک نیست و صرفاً حسب علاقه شخصی در این زمینه ها مطالعه دارم.
در پاسخ سؤال شما باید بگم که این سؤال دو پاسخ داره. یکی مربوط به اختلاف زمان نسبی بین دو فرد با سرعت ثابت میشه که افراد در یک لحظه نسبت به هم محاسبه می کنند. شما چه برای ناظر ساکن قطار نسبت به ناظر ساکن ایستگاه حساب کنید و چه برعکس اون، نتیجه یکی میشه. یعنی اگر ناظر ساکن قطار فرض کنه که ثابته و ایستگاه داره حرکت می کنه، میگه زمان داره در ایستگاه کندتر می گذره و اگر ناظر ایستگاه فرض کنه که ثابته و قطار داره حرکت می کنه میگه زمان در قطار داره کندتر میگذره. این چیزی هست که هر کدوم در محاسبه اون لحظه بدست میارن. هرچند این بر خلاف انتظار ما هست ولی رخ می ده! یعنی اون طور که ما انتظار داریم اگر برای یکی زمان کند میگذره باید برای دیگری تندتر بگذره در عمل رخ نمیده. دقت کنید که این صرفاً چیزی هست که اونها «اندازه» می گیرند نه الزاماً اون چیزی که در واقعیت وجود داره. مثل این می مونه که بگیم دو نفر الف و ب در فاصله X از هم قرار دارند، فرد الف داره فرد ب رو که در فاصله دوری هست کوچک می بینه. حالا نباید انتظار داشته باشیم که فرد ب بیاد و چون کوچک دیده شده بگه پس فرد الف الان خیلی بزرگه! در واقع فرد ب کوچک نشده بلکه در دستگاه مختصات فرد الف به دلیل موضوع پرسپکتیو کوچکتر داره دیده میشه. به همون نسبت فرد ب هم میبینه که فرد الف کوچک شده. با این حال هر دوی این کوچک شدگی ها فقط یک توهم ناشی از فاصله است و حقیقت اونها نیست.
پاسخ دوم سؤال شما اینکه که کدوم پیرتر میشن. این همون twin paradox هست که انیشتین جوابش رو داد. بحثش طولانیه فقط خلاصه بگم این موضوع با نسبیت خاص (سرعت ثابت) قابل توضیح نیست بلکه نیاز به نسبیت عام داره. چون کسی که سوار موشکه حرکت شتابدار داره نسبت به کسی که در زمین هست (شتاب پرتاب موشک و سرعت گرفتنش از زمین، شتاب دور زدن در فضا و برگشت به زمین و شتاب کم کردن سرعت برای نشستن روی زمین)، زمان برای فرد داخل موشک کندتر از فرد زمینی میگذره (به دلیل شتابش). اینجا دیگه حرکت با سرعت ثابت نیست و فرد داخل موشک نمی تونه بگه من ثابت بودم و زمین شروع به حرکت کرده.
عالی است . این اطلاعات برای من بسیار جالب و جذاب است . من فوق لیسانس دارم ولی این موضوعات تقریبا تمامی وقت آزاد ن را پر کرده. امیدوارم تا آخر هر چهار فصل را با موشکافی کامل ادامه بدهید. آقای گوینده هم خسته نباشند. موفق باشید.
خوشحالم که مطالب برایتان مفید بوده. موفق باشید.